آنجایی گریه کن که باید
و
آنجوری گریه کن که شاید…
فَبِعِزَّتِکَ یا سَیِّدى وَ مَوْلاىَ اُقْسِمُ صادِقاً لَئِنْ تَرَکْتَنی ناطِقاً، لاَضِجَّنَّ اِلَیْکَ بَیْنَ اَهْلِها ضَجیجَ الاْمِلینَ وَ لاَصْرُخَنَّ اِلَیْکَ صُراخَ الْمَسْتَصْرِخینَ وَ لاَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بُکاَّءَ الْفاقِدینَ وَ لاَنادِیَنَّکَ اَیْنَ کُنْتَ یا وَلِىَّ الْمُؤْمِنینَ ..
باری به عزتت ای آقا و مولای من به راستی سوگند می خورم، اگر مرا با زبان گویا گذاری، من در میان اهل آتش مانند امیدواران ضجه می زنم و مانند دادخواهان ناله می کنم و فریاد می زنم و مانند آن که عزیزی گم کرده بر تو زار زار می گریم و با صدای بلند تو را می خوانم، ای یاور اهل ایمان ...
: . منتظر نوشت . :
مــا را بــه یکـــ کلاف نـخ آقا قبـول کـن، یا ایـهاالعـزیز (!) أبـانا (!) قبــول کـن
آهــی درایـن بَساط بــه غیر از امیـد نیست، یـا ناامیـدمـان ننـما، یـا قبول کـن ...
موضوع مطلب :